• پشتیبانی
  • 09194192929
۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
تعداد بازدید : 52

آیا چیزهایی که می‌خواهم بیش از اندازه است؟

روابط عاطفی صمیمی باعث بهبود شرایط روانی و جسمی‌مان می‌شود، رضایتمندی‌مان از روابط و از زندگی را بهبود می‌دهد و حتی باعث افزایش طول عمر می‌شود. حتی زوج‌هایی که صمیمیت عاطفی زیادی را در روابطشان گزارش کرده‌اند روابط جنسی بهتر و با کیفیت‌تری نیز دارند.
نویسنده: لیندزی یرنیگان
مترجم: فرهاد معمارصادقی

 

۵ علامت که ممکن است نشان‌دهنده در دسترس نبودن شریک عاطفی باشد که به او علاقه‌مند هستید.


میا در دفتر کارم با حالتی گیچ نشسته بود و در مورد رابطه‌اش با آنتونی، شریک عاطفی‌اش صحبت می‌کرد و می‌گفت: " تنها چیزی که می‌خواهم این است که از نظر عاطفی به او نزدیک‌تر باشم، ولی شاید چیزی که می‌خواهم اصلا واقع‌بینانه نیست. الان دیگه واقعا نمی‌دانم چه انتظار‌هایی طبیعی و منطقی است و چه چیزهایی زیاده‌خواهی است."


آنچه میا به آن بسیار علاقه داشت، ارتباط‌های از صمیم قلب بیشتری بود، آرزو داشت بتواند بیشتر قدرش دانسته شود و دیده شود و برای داشتن عشقی دو طرفه و فعال بینشان تقلا می‌کرد. ولی خواسته‌ها و انتظارهای آنتونی بسیار متفاوت بود. آنتونی دوست داشت میا به رابطه بینشان اعتماد داشته باشد و او را خوب بشناسد بدون اینکه نیازی باشد تا دائما این عشق و علاقه را به میا نشان دهد. آنتونی خیلی دوست داشت تا میا این موضوع را درک کند که تمام کارهای مفید و کمک‌کننده‌ای که آنتونی برای رابطه می‌کند در حقیقت نشان‌دهنده عشق او به این رابطه است و معتقد بود این تصویر میا از رابطه ناشی از تصویری است که رسانه‌ها از یک رابطه عاطفی ارائه می‌کنند و بیش از اینکه برآمده از واقعیت باشند، ناشی از داستان و قصه‌های خیال‌انگیز است. میا نمی‌توانست تشخیص دهد آیا آنتونی درست می‌گوید یا نه؟ آیا واقعا به یک تصورات بچه‌گانه در مورد شیوه دوست داشته شدن چسبیده است و به واسطه همین مطلب در فرایند تخریب یک رابطه خوب به دلیل اینکه این رابطه بر اساس استانداردها‌یش نیست قرار گرفته است؟ 
در یک فرهنگ فردگرا که ارزش بیش از اندازه‌ای برای خودمختاری و استقلال قائل است، هرگونه درخواستی برای برقراری رابطه می‌تواند به صورت " نیازمندی" یا "وابستگی" قضاوت شود. به خصوص برای بسیاری مرد‌ها، مهارت‌های ظریف زنانه برای صمیمیت دست کم گرفته می‌شود. این تفاوت وضعیت غم‌انگیز رابطه عاطفی برای تمام کسانی است که در یک رابطه عاطفی هستند، چون انسان به طور کلی موجودی اجتماعی است که از روابط عمیق انسانی نفع زیادی می‌برد.


روابط عاطفی صمیمی باعث بهبود شرایط روانی و جسمی‌مان می‌شود، رضایتمندی‌مان از روابط و از زندگی را بهبود می‌دهد و حتی باعث افزایش طول عمر می‌شود. حتی زوج‌هایی که صمیمیت عاطفی زیادی را در روابطشان گزارش کرده‌اند روابط جنسی بهتر و با کیفیت‌تری نیز دارند. درست است که عشق واقعی شبیه به فیلم‌های هالیوودی نیست و روابط در طولانی مدت همیشه مثل روزهای اولیه نیستند و روشهای زیاد و متنوعی برای ابراز و نشان‌دادن عشق و علاقه به طرف مقابل وجود دارد، ولی درخواست حضور از شریک عاطفی در کنارتان اصلا درخواستی بیش از اندازه و زیاده‌خواهانه نیست و ابراز صمیمیت عاطفی روشی سالم و مفید است.


اگر وضعیت شما هم شبیه به میا است، ممکن است با این سئوال روبرو شده باشید که آیا در حال تحمیل یک فانتزی عاشقانه به رابطه‌تان هستید، یا اینکه بخشی عاقلانه و منطقی از رابطه عاطفی‌تان درخواست کردن چیزهایی است که می‌خواهید. اگر در چنین وضعیت تردیدآمیزی گیر افتاده باشید ممکن است با خودتان فکر کرده‌ باشید شاید امید‌ها، و رویاهایتان از رابطه عاطفی غیر‌واقعی و تخیلی هستند، یا شاید این ایده پدرسالارانه را درونی‌سازی کرده باشید که نیازمند بودن و خواستن چیزی نشانه ضعف و ناتوانی است. 

 


این آزمایش ذهنی را انجام دهید. اگر درخواست‌ها و چیزهایی که برای رابطه‌تان می‌خواهید را به جای اینکه به عنوان یک الزام در نظر بگیرید به عنوان یک قدرت برتر در نظر بگیرید چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر در فرهنگی زندگی کنید که برای ابرازگری نسبت به کم‌گویی، احساس‌ها نسبت به افکار، و روابط بین فردی نسبت به استقلال،  احترام بیشتری قائل باشد، اوضاع چه فرقی خواهد کرد؟ چه تفاوتی در گفتگوهای درونی‌تان به وجود می‌آید؟


به جای اینکه از خودتان بپرسید، " آیا چیزی که می‌خواهم بیش از اندازه است؟" از خودتان چنین سئوالی بپرسید: " آیا از این شریک عاطفی‌ام چیز زیادی می‌خواهم؟". درخواست کردن برای برقراری رابطه بسیار خوب است، ولی تمام شریک‌های عاطفی برای برآورده کردن چنین درخواست‌هایی در دسترس نیستند. در ادامه ۵ علامت که می‌تواند نشان‌دهنده عدم وجود چنین مهارتی در شریک عاطفی‌تان باشد را ارائه کرده‌ایم: 

 

  1. بزرگترین نشانه افرادی که از نظر عاطفی در دسترس نیستند این است که در ابراز دنیای درونی‌شان با شما مشکل جدی دارند. دسترسی پیدا کردن عاطفی به چنین افرادی و شناخت عمیق این افراد کار سختی است. چنین افرادی از طرف دیگر چندان پذیرای احساس‌های شما نیز نیستند. اینکه نسبت به دنیای هیجانی و احساسی طرف مقابلتان غریبه باشید علی‌رغم اینکه سخت است، ولی درک نشدن و عدم وجود پذیرش برای احساس‌های خودتان می‌تواند مشکل جدی و بسیار ناراحت‌کننده‌ای باشد. اگر احساس می‌کنید جایی برای شنیده شدن و وجود احساس‌هایتان در رابطه وجود ندارد، می‌تواند علامت خطری باشد که نشان می‌دهد خواسته‌های درست و سالمتان در رابطه نادیده گرفته خواهد شد. به عنوان مثال به این فکر کنید، زمانیکه در مورد احساس‌هایتان در رابطه صحبت می‌کنید، آیا با گشودگی و کنجکاوی به شما گوش می‌کند یا به پاسخ‌های حداقلی و عملکرد تدافعی نسبت به شما برخورد می‌کند؟ زمانیکه در مورد تجربه‌هایتان صحبت می‌کنید، شریک عاطفی‌تان می‌تواند به شما گوش کند و آنچه می‌گویید را به شما با دقتی معقول و همدلانه انعکاس دهد یا فقط احساس‌هایتان را به عنوان انتقادی از رفتارهای خودشان در نظر می‌گیرند؟ اگر با افرادی از دسته دوم در رابطه هستید، محتاطانه‌تر عمل کنید. شریک عاطفی از نظر هیجانی در دسترس، ظرفیت گوش دادن به آنچه می‌گویید، به احساس‌های دردناکی که تجربه می‌کنید را دارد و با تجربه‌تان همسو خواهد شد، نه اینکه به شما بگوید اشتباه می‌کنید و اینطور نیست.
  2. زبان بدنمان به شکل خوبی نشان می‌‌دهد که آیا برای رابطه هیجانی گشوده هستیم یا نه. حتی در میانه یک گفتگوی بسیار دشوار و پر‌تنش باز هم می‌توانیم، علاقه‌مندی‌مان به ماندن در زمان حال و درگیر شدن با آنچه طرف مقابلمان می‌گوید، ارتباط چشمی برقرار کردن، و با حالت‌های صورت نسبت به آنچه طرف مقابلم می‌گوید واکنش نشان دهیم. به عبارت دیگر، اگر با تمام وجود غمگین هستید و آنرا ابراز می‌کنید، شریک همسو با شما با حالت‌های در صورت خودش با این غم همراهی می‌کند. در دسترس بودنمان از نظر عاطفی با لمس‌‌کردن‌های کوچک و ناگهانی و بدون فکر نیز می‌تواند ابراز شود. تماس بدنی و لمس کردن وسیله‌ای برای ابراز خواسته‌ها و ایجاد راحتی و آسودگی در رابطه است. اگر در رابطه‌تان خلاء چنین ابراز‌های فیزیکی صمیمانه‌ای را احساس می‌کنید، ممکن است درگیر پیدا کردن صمیمیت هیجانی باشید.
  3. ارتباط عاطفی نیاز به  تلاش دارد و شریک عاطفی در دسترس در چنین مسئولیتی مشارکت می‌کنند. آیا در رابطه‌تان شما تنها کسی هستید که مکالمه‌های مربوط به رابطه، نیازها، احساسها، آسیب‌ها، آرزوها، و تعارضهایتان را شروع می‌کنید؟ اگر شریک عاطفی‌تان چنین مکالمه‌هایی را شروع نمی‌کند، ممکن است در ابتدا خوش‌شانس به نظر برسید چون با درگیری و تعارض کمتری روبرو هستید! ولی در واقعیت آنچه سالم و درست است این است که در رابطه احساس، نیازو تعارض داشته باشید و برای اینکه بتوانید در مورد مسائل هیجانی رابطه‌تان گفتگو کنید نیاز به بلوغ هیجانی و تعهد دارید. اگر شریک عاطفی‌تان چنین مسائلی را در رابطه طرح نمی‌کند، آنگاه ممکن است احساس کنید تمام بار عاطفی رابطه روی دوش خودتان است. با گذشت زمان ممکن است متوجه شوید به شما برچسب " نیازمند" زده شده است و می‌گویند مشکل رابطه‌ای دارید. شریک‌های عاطفی در دسترس با تجربه‌هایش نسبت به احساس‌ها، نیازها، و تعارضهایشان همسو هستند و تمام آنها را احساس می‌کنند و به شما و رابطه‌شان با شما اعتماد دارند.
  4. وقتی فردی از نظرد عاطفی در دسترس نیست، به شما ربطی ندارد. در بیشتر مواقع این عدم در دسترس بودن به دلیل آسیب‌های هیجانی و یا نادیده‌گرفته شدن به شکلی است که رابطه برقرار کردن برای چنین افرادی وحشتناک و استفاده از این مهارت‌ها سخت می‌شود. در نتیجه، زمانیکه انسان‌ها از نظر هیجانی در دسترس نیستند، این موضوع فقط محدود به رابطه عاطفی با شما نیست، بلکه در تمام شرایط و حوزه‌ها وضعیت همینطور است. اگر به نظر می‌رسد شریک عاطفی‌تان از نظر عاطفی در دسترس نیست، به چشم‌انداز کلی روابط او نگاهی بیندازید. آیا روابط صمیمی عاطفی با دوستان یا اعضای خانواده‌اش دارد، یا اینکه دیگر روابط او نیز همین الگوی سطحی بودن را نشان می‌دهد؟ اگر چنین الگویی به چشم می‌خورد، ممکن است فرد مورد نظرتان با عدم در دسترس بودن عاطفی دست به گریبان باشد. ولی اگر شریکتان با دیگران روابط عمیقی دارد، آنگاه ممکن است پویایی‌های خاصی در رابطه‌تان وجود داشته باشد که به ایجاد ارتباطی عاطفی‌تر و غنی‌تر کمکتان کند.
  5. جزء اصلی در دسترس بودن عاطفی عبارتست از اصالت. به اشتراک گذاشتن قسمت آسیب‌پذیر خودتان به دیگری، خطر بزرگی در بر دارد، و زمانیکه این خطر را به جان می‌خریم و عشق مورد نظرمان را دریافت می‌کنیم، و از طرف دیگر نیز احساس می‌کنیم شریک عاطفی‌مان نیز خودش را به اصالت به اشتراک می‌گذارد، نتیجه آن صمیمیت عاطفی در رابطه خواهد شد. ولی بدون اصالت نمی‌توانیم به صمیمیت عاطفی و هیجانی دست پیدا کنیم. اگر خودِ واقعی‌مان را به دیگران نشان ندهیم، نمی‌توانیم به صورتی عمیق با آنها رابطه برقرار کنیم. اگر احساس می‌کنید لازم است قسمت‌هایی از وجودتان را در رابطه مخفی کنید، یا اگر احساس می‌کنید شریک عاطفی‌تان آنطور که باید و شاید خودش را با اصالت در رابطه نشان نمی‌دهد و این خطر را به جان نمی‌خرد، ممکن است با فردی که از نظر عاطفی در دسترس نیست در رابطه باشید. مانع شدن از آسیب‌پذیری و عدم اصالت، برای برخی از افراد، روشی برای حفظ فاصله هیجانی است و این فاصله هیجانی برایشان امن‌تر از برقراری یک رابطه صمیمانه و با اصالت است. ولی اگر شما فردی هستید که دوست دارید تا چنین صمیمیت عاطفی را تجربه کنید، احتمالا دوست دارید تا از ظرفیت دوست داشتن و دوست داشته شدن بهره‌مند شوید، ولی با برخورد با چنین افرادی که از نظر هیجانی در دسترس نیستند، ممکن است شگفت‌زده شوید. 

 

حالا چه کار کنیم؟

اگر با دقت کردن در مورد آنچه تا به اینجا گفتیم متوجه شدید که با شریک عاطفی هستید که از نظر عاطفی و هیجانی دور از دسترس است، چه می‌شود؟ واقعا خیلی دوست داشتیم که یک پاسخ همگانی و عمومی برای این پرسش وجود داشته باشد ولی آنطور که احتمالا می‌توانید حدس بزنید، چنین پاسخی وجود ندارد. گاهی  اوقات می‌توانید با هم برای بهبود مهارت‌های رابطه‌ای و عمیق‌تر کردن صمیمیت هیجانی تلاش کنید. گاهی اوقات می‌توانید ظرف صمیمیت هیجانی‌تان را با روابطی خارج از رابطه عاطفی‌تان پر کنید و از وجود کسانیکه باعث قدرتمند‌تر شدنتان می‌شوند استفاده کنید و گاهی اوقات بهترین راهبرد این است که رابطه را ترک کنید و این صمیمیت را در جای دیگری جستجو کنید. 


تنها فردی که می‌تواند به شما بگوید بهترین مسیر برایتان کدام مسیر است، فقط خودتان هستید. ولی اگر درگیر پیغامهای درونی‌سازی شده خودتان مبنی بر این باشید که نباید رابطه‌ای که می‌خواهید را درخواست نکنید، آنگاه دیگر نمی‌توانید به راهنماهای درونی‌تان خوب گوش کنید.


بنابراین از همینجا شروع کنید. به خواسته‌های خودتان برای صمیمیت هیجانی به عنوان نشانه‌ای از سلامت و بلوغ نگاه کنید. از قلبتان برای گشوده بودن و به اندازه کافی شجاع بودن که به دنبال رابطه با دیگران باشد، تشکر کنید. پایتان را فراتر از تردیدهای مختلف به خودتان بگذارید و احساس‌های خودتان را به رسمیت بشناسید. این کار به شما اجازه می‌دهد تا با هسته مرکزی خودتان که قرار است شما از طرف او برای رشد و نیک‌زیستی خودتان قدم بردارید در تماس باشید و اجازه دهید تا آن قسمت فرمان زندگی‌تان را در دست بگیرد و حقیقتا به هیچ راننده‌ای به اندازه این قسمت از وجود  خودتان نمی‌توانید اطمینان کنید. 


لینک مقاله:
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/license-shine/202001/am-i-asking-too-much

captcha
نظر شما پس از تایید نمایش داده خواهد شد.
مشاهده نظرات بیشتر...